Web Analytics Made Easy - Statcounter

با گذشت ۱۵ سال از ترور «عماد مغنیه» مغز متفکر عملیات‌های حزب‌الله لبنان در دمشق، تا به این لحظه، رژیم صهیونیستی به صورت رسمی، مسئولیت این ترور را برعهده نگرفته است، اما در کتابی که به قلم «یوسی مِلمَن» روزنامه نگار، کارشناس ارشد امور نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی منتشر شده، جزئیات جدیدی از این اقدام تروریستی که تاکنون فاش نشده بود، ارائه شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عماد فایز مغنیه، معروف به «حاج رضوان» از فرماندهان نظامی حزب‌الله لبنان بود که در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ در انفجاری در دمشق به شهادت رسید. مردی که به قول، حاج قاسم سلیمانی، فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «مثل شمشیر فرود می‌آمد و مثل شبح ناپدید می‌شد».

روزنامه «رأی الیوم» با انتشار گزارشی در این خصوص نوشت که در این کتاب اطلاعات جدیدی از نحوه ترور فرمانده نظامی و مغز متفکر حزب الله لبنان منتشر شده است؛ از جمله اینکه چندین کشور از جمله کشور‌های عربی، در برنامه ریزی و جمع آوری اطلاعات برای این ترور مشارکت داشتند.

در این کتاب همچنین عمق رابطه بین رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا در زمینه تبادل اطلاعات و هماهنگی در نحوه و سازوکار انجام ترور‌ها در خاورمیانه را فاش و تاکید می‌کند که واشنگتن حرف اول و آخر را در این خصوص می‌زند.

ملمن که تحلیلگر امور نظامی در روزنامه عبری و چپ‌گرای «هاآرتص» است، فصلی از کتاب خود را در این روزنامه منتشر کرد که با استناد به اطلاعات محافل امنیتی آگاه در تل آویو نوشته شده و در آن تأیید شده که عماد مغنیه مهمترین هدف برای پاکسازی بوده و درجه اهمیت حذف او برای [تل‌آویو]حتی بیشتر از دبیرکل حزب الله یعن سید حسن نصرالله بود. زیرا او مسئول عملیات‌های کماندویی بود که اسرائیل را شرمسار و سردرگم می‌کرد.

در این فصل از کتاب ملمن نیز اذعان می‌شود که عماد مغنیه، مردی بسیار محتاط و مشکوک به همه چیز بود و بالاتر از همه این‌ها توانایی بالایی در فرار و مخفی شدن از دست سرویس‌های اطلاعاتی که او را تعقیب می‌کردند، داشت.

این خبرنگار صهیونیست، در چارچوب سیاست‌های رژیم صهیونیستی، مستقیما به این موضوع اعتراف نمی‌کند که تل‌آویو در پشت پرده ترور عماد مغنیه در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ بوده و مجری اصلی عملیات ترور و پاکسازی بوده، اما مطالعه این فصل از کتاب او، جایی برای تردید نمی‌گذارد که تل‌آویو مجری این عملیات بود.

زیرا نویسنده تاکید می‌کند که دستور پاکسازی مغنیه، مستقیماً توسط «مئیر داگان» رئیس وقت موساد، پس از اینکه ایهود اولمرت، نخست وزیر وقت، از جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا و رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) چراغ سبز این ترور را دریافت کرد، صادر شد. ملمن همچنین می‌نویسد که نقش سیا در این عملیات حاشیه‌ای بود.

در این کتاب آمده است که پس از آن‌که عملیات ترور انجام شد، رئیس موساد با نخست وزیر اولمرت که در هواپیما و در مسیر سفر به واشنگتن بود، تماس گرفت و به او گفت که "آن عرب مرد".

نکته قابل توجه این است که نژادپرستان در رژیم صهیونیستی ده‌ها سال است که از اصطلاح «عرب خوب، عرب مرده است» استفاده می‌کنند.

نگارنده در ادامه می‌نویسد: «دو تن از نخست وزیران اسرائیل، آریل شارون و اولمرت، به سران موساد، افرایم هالوی و مئیر داگان، مجوز ترور مغنیه را دادند. سازمان‌های اطلاعاتی که فعالانه در جمع آوری اطلاعات شرکت داشتند، از؛ آمریکا، فرانسه، انگلیس، اردن، مصر و عربستان سعودی بودند و دستگاه اطلاعاتی هر یک از کشور‌های مذکور در جمع آوری و تبادل اطلاعات در خصوص مغنیه نقش داشت».

میلمن اذعان می‌دارد که نقشه نخست اسرائیل برای ترور مغنیه در زمان جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶ و با شلیک موشک از یک هواپیما اجرا شد که موفقیت‌آمیز نبود.

وی در کتاب خود به نقل از افسران ارشد نهاد امنیتی در تل‌آویو می‌نویسد که مغنیه توانایی‌های خارق‌العاده‌ای در طراحی و اجرای عملیات علیه اهداف اسرائیل و یهودیان داشت و علاوه بر کویت، مسئولیت تماس‌ها با ایران و سوریه را نیز در حزب‌الله برعهده داشت و عملاً او بود که ارتش حزب الله را ایجاد کرد و به همین دلیل ترور وی برای اسرائیل بسیار راهبردی تلقی می‌شد، زیرا از آنجا که از همه اسرار حزب‌الله و نصرالله را می‌دانست برای حزب الله دشوار بود که بتواند جایگزینی برای آن پیدا کند.

در ادامه این فصل از کتاب ملمن همچنین آمده که سرویس‌های اطلاعاتی که در تعقیب مغنیه بودند، اذعان داشتند که ردیابی او بسیار دشوار بود، زیرا آن‌ها تنها یک عکس از او در سن ۲۲ سالگی در بیروت داشتند، اما بعدها، یکی از مزدوران موساد، یک تصویر بِروز از مغنیه را در اختیار این دستگاه‌های اطلاعاتی قرار داد.

این نویسنده با وجود آن‌که پس از شهادت عماد مغنیه و انتشار تصاویر او، مشخص شد که وی هیچ جراحی پوستی انجام نداده، قصه پردازی صهیونیست‌ها را تکرار و ادعا می‌کند که یکی از دلایل دشوار بودن ردیابی او، این بود که وی صورت خود را جراحی پلاستیک کرده بود تا شناسایی نشود!

این در حالی است که پس از شهادت و انتشار تصاویر او، مشخص شد که وی تنها تفاوتی وی در سال‌های جوانی با میانسالی‌اش داشت، اضافه وزن و سفید شدن بخش‌هایی از مو‌های سر و صورتش بود.

نویسنده در ادامه این کتاب ادعا می‌کند، در سال ۲۰۰۷، پس از «شکست» حزب‌الله در جنگ دوم لبنان، سفر‌های مغنیه ​​به دمشق بیشتر شد و احتیاط این مرد زیرک کمتر شد امری که باعث شد ماموریت موساد و سیا آسان‌تر شود و اطلاعات درباره او جمع آوری شد.

بر اساس این کتاب، داگان به عنوان رئیس موساد یک سفر محرمانه به واشنگتن انجام داد و در آنجا با همتای آمریکایی خود مایکل هایدن ملاقات کرد و بر سر اجرای مشترک عملیات ترور به توافق رسیدند. سپس نخست وزیر اولمرت به واشنگتن رفت و با «جرج بوش» رئیس‌جمهور وقت آمریکا دیدار کرد و او دستورات خود را به رئیس سیا برای ادامه تدارک برای ترور مغنیه را صادر کرد.

ملمن با تکیه به اطلاعاتی که منابع آگاه در اختیارش گذاشتند، می‌نویسد: سرویس اطلاعات آمریکا بمبی را که اسرائیل برای ترور مغنیه آماده کرده بود، از طریق اردن و سفارت واشنگتن در پایتخت سوریه به دمشق منتقل کرده و در آنجا به ماموران موساد تحویل داده شد. در ۱۲ فوریه ۲۰۰۸، مغنیه به خانه‌ای که در دمشق اجاره می‌کرد، رسید، مأموران موساد نیز بمب را منفجر کردند که به شهادت عماد مغنیه منجر شد.

پیش از این اعلام شده بود که در جریان انفجاری که در ساعت ۲۲:۳۰ روز ۱۲ فوریه ۲۰۰۸ (۲۳ بهمن ۱۳۸۶) درون یک خودروی میتسوبیشی پاجروی نو و نقره‌ای‌رنگ در منطقه «کفر سوسه» و خیابان «الحدیقه» در دمشق رخ داد، حاج رضوان به شهادت رسیده است.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: عماد مغنیه رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی ترور مغنیه عماد مغنیه جمع آوری حزب الله تل آویو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۱۶۳۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی هم‌میهن اجازه ندارد مستقل از رسانه‌های MI۶ و موساد باشد

روزنامه زنجیره‌ای هم‌میهن، بر مبنای اقدام جاعلانه و دروغ‌سازی شبکه دولتی انگلیس، مدعی شد نظام متهم است!

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه در سرمقاله‌ای با عنوان متهم کیست؟ به بازنشر فضاسازی جاعلانه شبکه وابسته یه سرویس جاسوسی انگلیس پرداخت و با «گزارش خواندن» آن نوشت: «سایت جهانی BBC روز سه‌شنبه گزارشی را درباره بازداشت تا مرگ نیکا شاکرمی منتشر کرد. این گزارش مدعی بود که وی در جریان بازداشت و در روزهای ابتدائی اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ بازداشت و در حین انتقال به زندان کشته شده و جسدش را زیر پل اتوبان رها کرده‌اند. گزارش مدعی است که این موارد از یک پرونده رسمی داخلی استخراج شده است. بی‌بی‌سی نیز به احتمال ساختگی‌بودن حداقل بخش‌هایی از گزارش نیز اشاره کرده، ولی دقت در اجزای سند منتشره نشان می‌دهد که ایرادات خیلی بیش از آن است که خودشان اذعان کرده‌اند. هم از جهت ادبیات و ظاهر اسناد و هم از نظر عدم انطباق آن با اطلاعات قطعی منتشرشده قبلی. روزنامه هم‌میهن در این‌باره سکوت کرد، هرچند به لحاظ حرفه‌ای باید به اخبار مهم از جمله این مورد می‌پرداخت.

در ادامه از سوی دادستانی تهران علیه برخی از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای که در فضای مجازی به این موضوع پرداخته بودند، اعلام جرم شد و انتظار می‌رود که احضار شوند، زیرا مطابق نظر دادستانی تهران آنان: «با استناد به گزارش جعلی و پر از اشتباه بی‌بی‌سی، با همراهی گروه‌های ضدانقلاب اقدام به انتشار مطالب کذب در رابطه با پرونده نیکا شاکرمی کرده بودند.»

طی دو هفته گذشته نیز برخی افراد درخصوص مطالبی که درباره اسرائیل یا پاسخ نظامی ایران نوشته بودند، احضار شدند. ظاهراً قرار است سیاست جدیدی در مقابل فعالان توئیتری و روزنامه‌نگاران به اجرا درآید؛ سیاستی که متهمان اصلی آن، جای مدعیان نشسته‌اند. واقعیت این است که درک و تفسیر رسمی از «حقیقت» در جامعه ما واجد اعتبار نیست. به عبارت دیگر ساختار رسمی معتقد است که «حقیقت» آن چیزی است که ما می‌گوییم. حتی بالاتر از این، چنین برداشت می‌شود که اگر در موضوعی هم به حقیقت اشاره نکنند کسی نمی‌تواند هر موضوعی را که خواست دنبال کشف و بیان حقیقت آن باشد. چه‌بسا پیگیری هم موجب مسئولیت شود. مسئله این است که از نظر حرفه‌ای گزارش بی‌بی‌سی جهانی درباره نیکا شاکرمی اشکالات گوناگونی دارد که آن را از اعتبار تهی می‌کند. ولی پرسش این است که چرا اساساً چنین گزارش‌هایی از رسانه‌های خارجی شنیده می‌شود؟

کدام روزنامه‌نگار در داخل کشور مجاز به پیگیری ماجرای نیکا یا هر کس دیگری بود؟ اینکه پلیس و دستگاه قضائی یکسویه بگویند که چنین است و چنان بود و رسیدگی قضائی شد و پس حقیقت آشکار شد، کافی نیست. اگر آنچه که می‌گویند حقیقت است، چرا دیگران را در کشف و اعلام این حقیقت مشارکت نمی‌دهند؟ به‌علاوه موارد مهمی در نقض این ادعاهای رسمی وجود دارد که موجب بی‌اعتمادی به ادعاهای رسمی می‌شود. فرض کنید چنین گزارش‌هایی کاملاً خیالی و ساختگی است. آیا سکوت ما در برابر آن یا علیه آن کمکی به ساختار برای فهم مردم از حقیقت‌ می‌کند؟ اگر ما بگوییم که این گزارش ساختگی است مخاطب خواهد گفت؛ خیلی ممنون و زحمت کشیدید. ولی مگر شما در زمان وقوع این حادثه توانستید گزارشی تهیه کنید که الان خودتان را نخود این آش کرده‌اید؟ مردم خواهند گفت چرا همان زمان گزارش خبری ندادید که افکار عمومی بی‌نیاز از گزارش‌های رسانه‌های فرامرزی شود؟ اگر سکوت کنیم همه خواهند گفت معلومه که اجازه تایید گزارش بی‌بی‌سی جهانی را ندارند در نتیجه ترسیده و سکوت کرده‌اند.

روشن است که هر دو این رفتار، نتیجه معکوسی از جهت اهداف ساختار رسمی دارد. این وضعیت معلول سیاست‌های نادرست اطلاع‌رسانی در کشور است که یکی از پایه‌های آن دادسراها هستند. آنان از چیزی می‌نالند که خودشان نیز در ایجادش نقش دارند. آنان در بازی‌ای وارد می‌شوند که از پیش باخته‌اند».

فضاسازی روزنامه هم‌میهن و ضریب دادن به سناریوی بی‌بی‌سی در قالب تخطئه نظام اطلاع‌رسانی داخلی در حالی است که روزنامه مذکور در فتنه و آشوب پاییز ۱۴۰۱ در هماهنگی کامل با شبکه صهیونیستی اینترنشنال و شبکه بی‌بی‌سی قرار داشت. آشوبی که علناً دنباله تجزیه‌طلبی و ویرانی‌طلبی بود و تدریجاً با گذشت زمان معلوم شد که طراحی صهیونیستی- انگلیسی- آمریکایی پشت‌سر آن بوده است.

در موضوع نیکا شاکرمی نیز، مادر وی و همسایگان ساختمانی که نامبرده در آن خودکشی کرده، گزارش کاملی با جزئیات در همان زمان عنوان کردند منتها طبیعتاً این روشنگری باب‌طبع نشریات زنجیره‌ای همسو با بی‌بی‌سی و اینترنشنال نبود.

دیگر خبرها

  • افشای شگرد مادر و پسر تهرانی برای آدم‌ربایی مردان جوان
  • افشای جزئیات کشف شبکه جاسوسی مزدور آمریکا و اسرائیل در یمن
  • افشای جزئیات کشف شبکه جاسوسی مزدور آمریکا و رژیم صهیونیستی
  • (تصویر) تصویر متفاوت از پوشش زنان در کنکور ۵۰ سال قبل
  • تصویر پوشش متفاوت دختران ایران در کنکور ۵۰ سال قبل | چند تست بزنید!
  • مرجع اطلاعات بسیاری از مداحان و حتی برخی از روحانیون سرچ گوگل شده است
  • روایتی از سرگذشت عماد مغنیه + فیلم
  • وقتی هم‌میهن اجازه ندارد مستقل از رسانه‌های MI۶ و موساد باشد
  • تهران قدیم | تصویر متفاوت از پوشش زنان در کنکور ۵۰ سال قبل/ عکس
  • استفاده از واژه «اسرائیل» در رسانه‌های این کشور ممنوع شد